.
نامه ی یک مرد برای همسرش :
برای همه لحظات جادویی متشکرم !
متشکرم
برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.
برای همه وقت هایی که به حرف هایم گوش دادی.
برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.
برای همه وقت هایی که مرا در آغوش گرفتی.
برای همه وقت هایی که با من شریک شدی.
برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی.
برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.
برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی.
برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی.
برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من بودی.
برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم"
برای همه وقت هایی که در فکر من بودی.
برای همه وقت هایی که برایم شادی آوردی.
برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی.
برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی.
برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی.
برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی.
به خاطر همه ی این ها هیچ وقت فراموش نکن که :
لبخند من به تو یعنی " عاشقانه دوستت می دارم " .
آغوش من همیشه برای تو باز است.
همیشه برای گوش دادن به حرفهایت آمادگی دارم.
همیشه پشتیبانت هستم.
من مثل کتابی گشوده برایت خواهم بود.
فقط کافی است چیزی از من بخواهی , بلافاصله از آن تو خواهد شد.
می خواهم اوقاتم را در کنار تو باشم.
من کاملا به تو اطمینان دارم و تو امین من هستی.
در دنیا تو از هرکسی برایم مهم تر هستی.
همیشه دوستت دارم چه به زبان بیاورم چه نیاورم.
همین الان در فکر تو هستم.
تو همیشه برای من شادی می آوری به خصوص وقتی که لبخند بر لب داری.
من همیشه برای تو اینجا هستم و دلم برای تو تنگ است.
هر وقت که احتیاج به درد دل داشتی روی من حساب کن.
من هنوز در چشمانت گم شده هستم.
تو در تمام ضربان های قلبم حضور داری.
منبع :
http://dalriko.blogsky.com/1390/01/29/post-50
یک نفر ..... یک جایی..... تمام رویاهاش لبخند توست و زمانی که به تو فکر میکنه احساس میکنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو به خاطر داشته باش یک نفر ..... یک جایی..... در حال فکر کردن به توست .
منبع :
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم .
* * * * * *
عشق کلید شهر قلب است به شرط آن که قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود .
* * * * * *
رسم زمونه : تو چشم میذاری من قایم میشم ......... اما تو یکی دیگه رو پیدا می کنی .
* * * * * *
وقتی برگ های پاییز رو زیر پات له می کنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن .
* * * * * *
طبق قانون بقای شادی هیچ شادی از بین نمیره ؛ بلکه فقط از دلی به دلی دیگه جابه جا میشه .
* * * * * *
سهم من از دوری تو چیزی جز دلتنگی به اندازه دریاها ، نگاهی تاریک هم چون شب های بدون مهتاب و لحظه هایی که ثانیه به ثانیه می گذرند نیست . پس ای دوست بشنو صدای دلتنگی مرا .
* * * * * *
تو بارانی من باران پرستم تودریایی من امواج تو هستم اگرروزی بپرسی باز گویم : تو من هستی و من نقش تو هستم .
* * * * * *
هرگاه دلت هوایم را کرد ، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند .
* * * * * *
خوشبختی مثل یه پروانه است . وقتی دنبالش میدوی پرواز میکنه اما وقتی وایسی میاد رو سرت می شینه .
* * * * * *
من همه ی قصه هام قصه ی توست اگه غمگینه اونم از غصه ی توست .
منبع :
هیچ وقت نمیتوانید با مشت گرهکرده دست کسی را به گرمی بفشارید . ( دانیال نبی )
$ $ $ $ $ $
باطن وسیرت مردم را در حین بدبختی آنان میتوان شناخت . ( گاندی )
$ $ $ $ $ $
برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است . ( فیثاغورث )
$ $ $ $ $ $
آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و روشن بینی . ( اُرد بزرگ )
$ $ $ $ $ $
بیش تر مردم به پشت شیشه خودروهایشان این برچسب را می زنند : " امروز ، اولین روز از بقیه زندگی من است ." من ترجیح می دهم اینگونه تصور کنم : " امروز ، آخرین روز زندگی من است و می خواهم طوری زندگی کنم که انگار دیگر هیچ فرصتی ندارم ." ( وین دایر )
$ $ $ $ $ $
آن چه که باید بیش ترین علاقه را در ما به وجود آورد این نیست که آیا تفسیر ما از جهان ، حقیقی است یا دروغین ، بلکه این است که آیا این تفسیر ، خواست قدرت را برای نیرومندی و کنترل جهان پرورش می دهد ، یا هرج و مرج و ناتوانی را . ( فردریش نیچه )
$ $ $ $ $ $
دو گوش داریم و یک زبان ، برای این که بیش تر بشنویم و کمتر بگوییم . ( دیوژن )
$ $ $ $ $ $
سخن گفتن به موقع و سکوت نمودن به موقع نشانه عقل است . ( سقراط )
$ $ $ $ $ $
دانش انسان را از بلاها حفظ می کند . ( غررالحکم و دررالکلم )
$ $ $ $ $ $
برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . ( اُرد بزرگ )
منبع :
بـــا این که تمـــــــام قصه را میدانی
باز آیه ی یأس پیش من می خوانی
بــــــا آن همه تــــرفند دلم را بردی
تا بشکنی و دو بــــاره بر گــــردانی؟
& & & & & &
تـــا خرمن مــو به دوش می اندازد
بین همه جنب و جوش می اندازد
گفتیم نصیحتش کنید ای مـــردم
گفتند : به پشت گــوش می اندازد . . .
& & & & & &
هر چند کسی میان ما حــایل نیست
اما نگهت به سوی من مـــایل نیست
گفتم قسمت دهم ، ولی می گـو یند
چشم تو به هیچ مذهبی قایل نیست . . .
& & & & & &
بـــا زیر مخالفی بگـــو بـم بشوم
لبخند بزن مقـــــابلت خم بشـوم
تو یک کلمه بگـــو که حـوّای منی
من امضا می دهم که آدم بشوم . . .
& & & & & &
کوهی بودم ، به پــای تو گَـرد شدم
بـــازیچه ی بـــاد های ولگرد شدم
تـــا د ر دل من حلول کردی ای ماه
انگشت نمای مرد و نـــا مرد شدم . . .
& & & & & &
در دیده ی تـو رمز نهانی پیداست
در جام نگاه تو جهانی پیداست
کَس ره نبرَد درون آن قلعه ی راز
کز بام و برَش تیر و کمانی پیداست . . .
منبع :
http://dalriko.blogsky.com/1390/01/22/post-43/
شاگردی از استادش پرسید : عشق چست؟ استاد در جواب گفت : به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار ، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید : چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد : هیچ! هر چه جلو میرفتم ، خوشه های پر پشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین ، تا انتهای گندم زار رفتم . استاد گفت : عشق یعنی همین! شاگرد پرسید : پس ازدواج چیست؟ استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید : که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت : به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم ، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم ، باز هم دست خالی برگردم. همین!!
منبع : http://dalriko.blogsky.com/1390/01/29/post-50 /
یک نصیحت : مواظب خودت باش!
یک خواهش : اصلاً عوض نشو!
یک آرزو : فراموشم نکن!
یک دروغ : تورو دوست ندارم!!
یک حقیقت : دلم برات تنگ شده.
منبع : Smsfars.com
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
موسیقی
دوستان