.
امشب چه شبی بود .............................................
امشب از ته دل خدا رو به خاطر همه ی داده ها و نداده هایش شاکــــــــــــر شدم........................................
اما می دانم فرداااااااااااا باز هم از یاد خواهم برد که با همه ی وجود شاکــــــــــــــر باشم................................
امروز کسانی را دیدم که شاید همیشه دیده بودم اما ندیـــــد گرفته بودم.............................
داشتم پرده اتاقم را درست می کردم که دیدم 2 نفر دعوا می کنند حدس بزنید سر چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بطری های خالی پلاستیکی نوشابه !!!!!!!!!!!!!!!!!
همین بطری های پلاستیکی نوشابه های 1.5 لیتری که شاید مصرف هر روزه ی ما باشه خیلی راحت دورشون بندازیم.
امشب به معنای واقعی کـــــــــــــــــــــــــم آوردم.
ما در زندگیمون چی کـــــــــم داریم ....... خونه، ماشین، عشق، بدهکاری، طلب کاری. . .
و اونا چی کـــــــــــــــــــــــــــــم دارند . . .
خدایا امشب فهمیدم خیلی از قافله عقبـــــــــم ....................
نمی دانم آخـــــــــــــــــــــرت با چه رویی می خواهم مقابلت ظاهر شوم........................
دوستی ها کمرنگ ، بی کسی ها پیداست
راست گفتی سهراب ،آدم این جا تنهاست ! ! !
ترسم آخر ز غم عشق تو دیوانه شوم
بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم
آن قدر باده بنوشم که شوم مست وخراب
نه دگر باده شناسم نه دگر جام شراب
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
* * * * * *
به روی گونه تابیدی و رفتی
مرا با عشق سنجیدی و رفتی
تمام هستی ام نیلوفری بود
تو هستی مرا چیدی و رفتی
* * * * * *
عشق یعنی خون دل یعنی جفا
عشق یعنی درد و دل یعنی صفا
عشق یعنی یک شهاب و یک سراب
عشق یعنی یک سلام و یک جواب
عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
منبع :
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
موسیقی
دوستان