یک رنگ و بوی تازه از عشق بگیر

پر سوزترین گدازه از عشق بگیر

در هر نفسی که می تپی ای دل

یادت نرود اجازه از عشق بگیر .

$ $ $ $ $ $

به دریا شکوه بردم از شب دشت

وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت

به هر موجی که می گفتم غم خویش

سری میزد به سنگ و باز می گشت . . !

$ $ $ $ $ $

فریاد من از داغ توست

بیهوده خاموشم مکن

حالا که یادت میکنم

دیگر فراموشم مکن

همرنگ دریا کن مرا  

یک بار معنا کن مرا .

$ $ $ $ $ $

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود

زنده را تا زنده است قدرش بدان

ور نه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود !

$ $ $ $ $ $

تکیه بر دیوار کردم خاک بر پشتم نشست

دوستی با هر که کردم عاقبت قلبم شکست !

$ $ $ $ $ $

قلم می تراشم از هر استخوانم

مرکب گیرم از خون رگانم

بگیرم کاغذی از پرده ی دل

نویسم بهر دوست مهربانم .

منبع :

http://rahayi.ir/forum

Smsfars.com