.

عاشقانه تصادفی

عاشقانه تصادفی align="center">

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + از "نبـــــــــودنــــــت" دلـــگـــیر نیـــســـتم... از اینـــکـــه روزگــــــاری "بــــــودی"، دلگـــیــــرم
  • + دنیای من پر از دستهایست که خسته نمی شوند از نگه داشتن نقاب ها
  • + کم کم غروب ماه خدا دیده می شود صد حیف ازین بساط که برچیده می شود در این بهار رحمت و غفران و مغفرت خوشبخت آن کسی ست که بخشیده می شود *عید شما مبارک*
  • + زیر بارانم بی چتر … تنها بینی سرخم لو میدهد مرا که باریده ام همراه ابرها، اما… تابلوی قشنگی شده ایم: من و جاده و باران !
  • + کاش میفهمیدی ســـکوت همیشه علامت رضــــایت نیست گاهی سکوت یعنی "امــــا" یعنی "اگــــــر" یعنی هزار و یک دلیل که " دل "میترســــد بلند بگوید دیـــــگر احتیاط لازم نیست . شکستنی ها شکست هر جور مایلیـــــد حمل کنید .. !!
  • + سلام به همه ی هم وبلاگی های عزیز پیشاپیش عید نوروز را به همگیتان تبریک میگم. امیدوارم سال 92 بهترین سال زندگیتان باشد و سال پر خیر و برکتی را برای همگیتان از خداوند منان آرزومندم.
  • + در زندگـے بـرآے هر آدمـے ! از یـک روز، از یـک جــآ، از یـک نفـر، بـہ بعـد...! دیگـر هـیچ چیـز مثـل قبـل نیستــ! نـہ روزهآ، نـہ رنگ هآ،نـہ خیـآبـآن هآ همـہ چیـز مـے شـود: دلتنگـے...!
  • + هیچ کس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد * بـود ....!! میــــدانی چــــــــــــرا * ؟؟؟ مـــــردانـــگی * میــخواهـــــد! مــــــــاندن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد.... *.
  • + من به *جای خالی اش* بیشتر از خودش عادت کرده ام . . . اعتراف تلخیست…!!
  • + عشق یک چرخه است: وقتی *عاشق* می شوید، صدمه می بینید وقتی *صدمه* می بینید، متنفر می شوید وقتی *متنفر* می شوید، سعی می کنید فراموش کنید وقتی سعی می کنید *فراموش* کنید، دل تنگ می شوید وقتی *دل تنگ* می شوید… در نهایت دوباره *عاشق می شوید*.

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 اگه من و تو دوتا برگ باشیم، هنگام خزان من زودتر از تو میشکنم تا زمانی که می‌افتی در آغوشم بگیرمت!

# # # # # #

چقدر سخته گل آرزوهات رو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی آن وقت ‏آروم زیر لب بگی : گل من باغچه ی نو مبارک . . .

# # # # # #

دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم نه آن که بمانم و فراموشت کنم!

# # # # # #

اگر می خواستم مجازاتت کنم از تو می خواستم به اندازه ای که تو رو دوست دارم مرا دوست داشته باشی!

# # # # # #

اگه تو کوچه پس کوچه های دلم گم شدی دنبال کسی نگرد که آدرس بهت بده چون غیر از تو کسی اونجا نیست.

# # # # # #

دیشب خواستم واسه دل خودم فال بگیرم وقتی فالنامه رو باز کردم چشمم به شعری افتاد که هیچ ربطی به دل من نداشت تازه فهمیدم که دلم مال خودم نیست!

# # # # # #

موج اگر می دانست که ساحل دستش را نمی گیرد هیچ گاه برای رسیدن نفس نفس نمی زد.

# # # # # #

همیشه وقتی که گریه می کنی اونی که آرومت می کنه دوستت داره اما اونی که با تو داره گریه می کنه عاشقته !!!

# # # # # #

کاغذتم

احساست را روم بنویس!

عصبانی شدی روم خط خطی کن!

اشک هایت را باهام پاک کن!

حتی اگرسردت شد من را بسوزون تا گرم بشی ولی هرگز دورم ننداز!!!!

منبع :

http://taranome-ashk.blogfa.com

 کاغذ سوخته


نظر()

  

بهتر است دوباره سئوال کنی، تا این که یک بار راه را اشتباه بروی !!!

$ $ $ $ $ $

آن قدر شکست خوردن را تجربه کنید تا راه شکست دادن را بیاموزید . . .

  $ $ $ $ $ $

اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد که متعلق به گذشته هستید . . .

$ $ $ $ $ $

اگر هرروز راهت را عوض کنی، هرگز به مقصد نخواهی رسید . . .

$ $ $ $ $ $

صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، وآن هم در تمام عمر، بیش از یک مرتبه نیست . . .

$ $ $ $ $ $

وقتی شخصی گمان کرد که دیگر احتیاجی به پیشرفت ندارد، باید تابوت خود را آماده کند!

$ $ $ $ $ $

کسانی که در انتظار زمان نشسته اند، آن را از دست خواهند داد . . .

$ $ $ $ $ $

آن چه شما درباره خود فکرمی کنید، بسیار مهم تر از اندیشه هایی است که دیگران درباره شما دارند . . .

$ $ $ $ $ $

به جای آن که به تاریکی لعنت فرستید، یک شمع روشن کنید!

$ $ $ $ $ $

امید، درمانی است که شفا نمی دهد، ولی کمک می کند تا درد را تحمل کنیم . . .

منبع :

http://mrhooman.bizhat.com/qesar.htm

 


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

تقدیر بود که آخر از تو جدا بیفتم

یک گوشه بی تحمل من بی صدا بیفتم

نفس نفس من از تو می خوندم عاشقانه

تو باغ سبز امید با تو زدم جوانه  

من با تو خو گرفتم به این همه قشنگی

هر لحظه طرحی تازه سیاه سفید و رنگی

تو از خودت گذشتی که نگذرم من از خود

کوچ غریبت اما پایان ماجرا شد

دلسرد بودم از عشق، دلتنگ و پر گلایه

با هر بهونه بی تو گم می شدم تو سایه

اما دوباره چشمات تابید و ساحری کرد

غزل غزل شکفتم وقتی که شاعری کرد

تمام من تو بودی هر چی که من نداشتم

رفتی و من به گریه جای تو گل گذاشتم

بی تو نمی شه خندید بی تو نمی شه سر کرد

این داغ کهنه انگار تازه به من اثر کرد

ای رفته از دو دیده ای شاهکار زیبا

پیشکش به قلب پاکت عطر گلای مینا

تقدیر بود که بی تو نفس نفس بمیرم

در حسرت رهایی کنج قفس بمیرم

 

منبع : کتاب تقدیر این بود که . . .

گل رز قرمز


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

پیشاپیش سال نو را به همه ی ایرانیان تبرک می گم. امیدوارم امسال سال پر خیر و برکتی برای همه ی شما عزیزان باشه.

خداوندا ، در این واپسین روزهای سال دلم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان ، هر کجا زخمی است مرهم ، هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد . پیشاپیش سال نو مبارک ، سال خوبی داشته باشید .

سفره هفت سین


نظر()

  

 هفت سین در فرهنگ معین

سفره ای که هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت قسم خوردنی که حرف اول اسم آنها سین باشد از قبیل : سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سبزی می گذارند و از آن به سلامتی و سعادت و سرسبزی تفأل می زنند.

# # # # # #

هفت‌سین سفره‌ای است که ایرانیان هنگام نوروز می‌‌آرایند. آنچه که در این سفره قرار می‌گیرد، باید دارای ویژگی های زیر باشد :

پارسی باشد؛
با بند واژه‌ی «س» آغاز شود؛
ریشه‌ی گیاهی داشته باشد؛
خوردنی باشد؛
اسم مرکب نباشد؛
برای بدن سودمند باشد؛

بنابراین هر آنچه که دارای این ویژگی‌ها نباشد - اگر چه با بندواژه‌‌ی «س» هم آغاز شده باشد - نمی‌توان جزء هفت‌ سین به حسابش آورد. در زبان پارسی، تنها هفت چیز هستند که این ویژگی‌ها را دارا هستند :

سیر : به نام و عنوان اهورامزدا
سیب : به نام و عنوان سپندارمذ (اسفند)
سبزی : به نام فرشته‌‌ی اردیبهشت
سنجد : به نام فرشته‌ی خرداد
سرکه : به نام فرشته‌ی مرداد
سمنو : به نام فرشته‌ی شهریور
سماق : به نام فرشته‌ی بهمن

هرچند که در سفره? هفت سین باید به هرحال هفت جزء که با آوای «سین» آغاز می‌شوند (نمادی از «سپنتا») چیده شود، ولی برای زینت و چیدمان دلپذیرتر سفره? هفت سین، تقریباً همه? خانواده‌های ایرانی اجزاء دیگری هم در سفره می‌چینند و در آرایش و رنگ آمیزی سفره شان نهایت خوش سلیقگی را اعمال می‌کنند.

آینه و کتابی مقدس در کنار آن هم از اجزائی است که تقریباً در هر سفره? هفت سینی چیده می‌شود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره می‌گذارند.


سین‌های باستانی(متداولتر)

سبزه - نماد نوزایی (تولد دوباره)
سیب - نماد زیبایی و تندرستی
سمنو - نماد فراوانی(برکت)
سیر - نماد پزشکی(درمان یا طب)
سنجد - نماد عشق
سکه - نماد دارایی
سرکه - نماد شکیبایی و عمر
سماق - نماد(رنگِ) طلوع خورشید

دیگر سین‌ها : سوسن • سبزی • سنگک • سپند • سیاهدانه

دیگر اقلام

کتاب - به نشانه تمدن و خردورزی : دیوان حافظ و شاهنامه و (مسلمانان معمولاً قرآن را انتخاب می کنند)
آینه
ماهی سرخ
یک جفت نوروزی (شمعدان اصیل ایرانی)
تخم مرغ رنگی
کاسه‌ای از آب که پرتقالی در آن غوطه‌ور است (به نشانه? زمین در فضا)
یک شیرینی ایرانی (مانند باقلوا، شیرینی آردنخودچی، ...)
همچنین:
گلاب • آجیل • شکلات • گل نرگس

در بسیاری از منابع تاریخی آمده است که "هفت سین" نخست "هفت شین" بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است. شمع، شیرینی، شهد (عسل)، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزای تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخی دیگر به وجود "هفت چین" در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. در زمان هخامنشیان در نوروز به روی هفت ظرف چینی غذا می گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنی می گفتند.

بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین های نوروزی، به نشانه سبزی و جاودانگی بر سر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان و ورود اسلام به ایران، ایرانیان سعی کردند سنتها و آیین های باستانی خود را حفظ کنند.

اگر می خواهید پای سفره تان ماهی قرمز داشته باشید، به دو نکته حتما توجه کنید :

ماهی تنها نباشد و حداقل یک ماهی دیگر کنارش باشد، چون ماهی هم مثل تمام موجودات دیگر در تنهایی خیلی غصه می خورد.
دو سه روز که از عید گذشت حتما ماهی را به نزدیک ترین منبع آب شیرین ببرید و در آب فراوان رهایش کنید تا از زندگی اش لذت ببرد. تنگ برای ماهی مثل قفس برای پرنده است و در این فضای بسته و کوچک خیلی دلش می گیرد.

منبع :

http://www.iran-eng.com/showthread.php

سفره هفت سین  

 


نظر()

  

هفت‌سین سفره‌ای است که ایرانیان هنگام نوروز می‌آرایند. این سفره ممکن است روی زمین یا روی میز گذاشته شود. اعضای خانواده معمولاً لحظه? تحویل سال را در کنار سفره? هفت‌سین می‌گذرانند. بعضی سفره را در مدت سیزده روز نوروز نگه می‌دارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه را به آب می‌دهند.

سفره? هفت‌سین منحصر به نوروز نیست و بعضی این سفره یا مشابهش را برای مراسم ازدواج یا شب چله تهیه می‌کنند.

به گفته? دانشنامه? ایرانیکا، ملت‌های دیگری که با ایرانیان فرهنگ و سنت‌های مشترک دارند (مانند افغانان، تاجیکان، و ارمنیان) این سفره را حاضر نمی‌کنند و این سفره حتی بین کردها و زرتشتیان (که هر دو معمولاً از حافظان سنت‌های باستانی ایرانی بوده‌اند) نیز معمول نبوده است، هر چند اخیراً سفره? هفت‌سین در میان زرتشتیان شهرنشین معمول شده است.

سین‌ها

در سفره? هفت سین معمولاً هفت جزء یا بیشتر که با حرف سین آغاز می‌شوند قرار می‌گیرد که معمولاً از مجموعه? زیر انتخاب می‌شوند : سیر، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سمنو، سماق، سنبل، سکه، سپند، سپستان، سوهان، سوسن، سرمه، سنگک، سبزی، سیاهدانه. از این سین‌ها (و نیز اجزاء دیگر این سفره) معمولاً به نماد مفاهیمی چون نوزایی، باروری، فراوانی، ثروت، و مانند آنها یاد می‌شود. بعضی نیز این اجزاء را به خدایان ایران باستان، بالاخص آناهیتا و سپندارمذ، ایزدبانوهای آب و خاک، نسبت می‌دهند.

سبزه از اجزای اصلی سفره شمرده می‌شود و معمولاً از گندم، یونجه، یا عدسِ سبزشده است که ممکن است بر کوزه سبز کنند. از دیگر اجزای خاص‌تر این سفره می‌توان از سمنو و سنبل نام برد که در مواقع دیگر سال کمتر حضور دارند.

سایر اجزاء

مرسوم است اجزاء دیگری هم در سفره چیده می‌شود. این اجزا ممکن است برای زینت یا کامل کردن مجموعه باشند. از جمله? این اجزاء می‌توان از آینه، کتاب (کتاب مقدس یا مجموعه? اشعار از قبیل دیوان حافظ و شاهنامه? فردوسی)، شمعدان (در بعضی سنت‌ها تعداد شمع‌ها به تعداد فرزندان خانواده است)، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسه? آب (معمولاً حاوی برگ یا ماهی یا انار یا ترنج یا سایر مرکبات)، بیدمشک، بادبزن و سبزی خوردن نام برد.

آینه و کتاب در کنار آن هم از اجزائی است که در بسیاری از سفره‌های هفت سینی چیده می‌شود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره می‌گذارند. یا به امید ازدیاد ثروت، سکه را بر آینه می‌گذارند.

پیشینه

بنا بر اطلاعات دانشنامه? ایرانیکا تاریخچه? این رسم مبهم است و «هفت‌ سین» احتمالاً رسم بسیار جدیدی است.

در یک دوبیتی نسبتا متأخر آن را باقی مانده از زمان کیانیان به صورت هفت شین دانسته («روز نوروز در زمان کیان/می‌نهادند مردم ایران/شهد و شیر و شراب و شکر ناب/شمع و شمشاد و شایه اندر خوان»). ایده? «هفت شین» توسط بعضی ایرانیان پشتیبانی می‌شود که از جمله می‌گویند شراب به دلیل باورهای اسلامی‌تر، جایش را به سرکه داده است و هفت شین به هفت سین تبدیل شده است. این نظریه به دلیل این که نام اجزا را به عربی می‌آورد و از اجزای ویژه‌ای چون سمنو نام نمی‌برد رد شده است. در بعضی ریشه‌یابی‌های دیگر، هفت سین را به هفت «سینی» ربط داده‌اند، یا اصلش را «هفت میم» دانسته‌اند، یا آن را از ریشه? «هفت‌چین» به معنی هفت چیدنی نامیده‌اند.

ولی جدا از یک مورد اشاره? تنها به این سفره در منبعی منتسب به دوره? صفوی، از هفت‌سین حتی در نوشته‌های مورخین و سیاحان قرن نوزدهم میلادی هم اثر چندانی نیست. تنها هاینریش بروگش که در 1860 میلادی از تهران بازدید کرده است، می‌نویسد که ایرانیان برای نوروز گلهایی می‌کاشتند که نامشان با سین آغاز می‌شده است.

اما از طرف دیگر، اگر عناصر دیگر سفره را هم در نظر بگیریم، می‌توان آسان‌تر سفره? نوروزی را (منهای «هفت»ش و «سین»ش) به سنت‌ها و باورهای ایرانی متصل کرد. امشاسپندان و نمادهایشان در این سفره حضور دارند (شیر به نشانه? وهومن(نیک اندیشی) ، سپند و بیدمشک به نشانه? سپندارمذ، ظرف آب و سمنو به نشانه? آناهیتا، و ...). مثلاً سمنو را که تقویت کننده? قوای جنسی شمرده می‌شده تنها به این دلیل نباید نشانه? آناهیتا دانست، بلکه می‌توان به این نکات نیز توجه کرد که در مراسم آیینی تهیه? سمنوی نوروزی، فقط زنان باید حضور داشته باشند و مردان راهی به آن ندارند. یا این که در تغییرات جدیدتر آیین سمنوپزان، سمنو به فاطمه? زهرا تقدیم می‌شود که نه تنها جایگزین ایزدبانوهای زن در آیین‌های شیعی است، بلکه حتی در نام («زهرا») به سیاره? ناهید که نماد دیگری از آناهیتاست اشاره دارد.

دیگر این که در آیین نوروزی ساسانیان، عدد «هفت» اهمیت داشته است. مثلاً در کتاب المحاسن و الاضداد (به عربی، منسوب به جاحظ)، آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون می‌کاشتند یا نانی می‌پختند از هفت غله? مختلف. ولی «هفت سین» را پدیده? پیوسته‌ای بازمانده از دوران پیش از اسلام دانستن، در حالی که اشاره‌ای به آن در دوران اسلامی (چه در میان فارس‌ها و مسلمانان و چه در میان کردها و زرتشتیان) تا قرن بیستم میلادی باقی نیست، ادعایی بی‌مدرک است.

در مجموع، هر چند عناصر سفره? نوروزی باستانی و معنادار هستند و ریشه در سنت‌های ایرانی دارند، مشخصاً ایده? «هفت» جزء آغازشونده با «سین» جدید است و احتمالاً در قرن بیستم میلادی به کمک رسانه‌های جمعی پا گرفته و فراگیر شده است.

منبع :

http://fa.wikipedia.org/wiki

سفره هفت سین


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

 

انیشتین بر سر سفره هفت سین دکتر حسابی

در زمان تحصیل در دانشگاه پرینستون، دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگ ترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوریندگر"، و دیراگ و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند.

آقای دکتر خودشان کارت های دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست، تزئین می کنند و منشا و مفهوم این گل ها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود، برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند.

دکتر می گفت : "برای همه، کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویلونش جایی نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد."

همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20 دقیقه دیرتر آمد و گفت : چون خواهرم را خیلی دوست دارم، خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فوراً یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. (من که نمی دونستم وقتی از پدرم پرسیدم گفتند که درسته و ما نه تنها برای افراد خانواده شمع روشن می کنیم بلکه یک شمع هم به خاطر سلامتی امام زمان(عج) روشن می کنیم.)

به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی، انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10 هزار ساله شان، حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند.

"برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد." (برای همین هم هست که ما شمع های روشن سر سفره عید را با برگ سبز خاموش می کنیم.)

آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت، بعدها انیشتین به من گفت :

"وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10 هزار ساله چیست! ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گل های مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درخت ها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است."

بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند. به گفته ی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده بودند. بعد با شیرینی های محلی از مهمانان پذیرایی می کنند و کوک ویلون انیشتین را عوض می کنند و یک آهنگ ایرانی می نوازند.

همه از این آوا متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند.

ایشان می گویند موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست. انیشتین از آقای دکتر می خواهند که قطعه دیگری بنوازند. پس از پایان این قطعه که عمداً بلندتر انتخاب شده بود، انیشتین که چشم هایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت :

 "دقیقا من هم همین را برداشت کردم وبعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند."

آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آن ها با "س" شروع می شد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت سین یعنی 7 انتخاب بوده است.

تنها سبزه با "س" شروع می شود به نشانه رویش. ماهی با "م" به نشانه ی جنبش، آینه با "آ" به نشانه ی یکرنگی، شمع با "ش" به نشانه ی فروغ زندگی و ... همه متعجب می شوند و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد. آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرف ها را نمی زد.

بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای مهمنان توضیح می دهند که این کاسه 3 هزار سال قدمت دارد. آب نشانه فضاست و نارنج نشانه ی کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست.

انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود. از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟

می گوید :

" ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد. کلیسا او را به مرگ محکوم کرد؛ اما شما از 10 هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟!"

منبع : کتاب تو، تویی؟! جلد دوم.

 سفره هفت سین


اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

مشخصات مدیر وبلاگ

ویرایش

موسیقی

لوگوی دوستان






































































ویرایش

دوستان

عاشق آسمونی سیب سرخ ***جزین*** عکس و مطلب جالب و خنده دار سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش سکوت ابدی هم نفس نغمه ی عاشقی سرچشمــــه فضیلـــــت هــــــا ؛ امـــام مهــدی علیه السلام تنهایی......!!!!!! معیار عدل طاقانک رویای شبانه ایران اسلامی تبسمـــــیـ بهـ ناچار سایت روستای چشام (Chesham.ir) عکس های عاشقانه منطقه آزاد ستاره سهیل مشاوره - روانشناسی دل شکسته یکی هست تو قلبم.... یامهدی Dark Future عشق غلط غولوت قرار Manna Deltangi عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) جیغ بنفش در ساعت 25 گذری به نام امام نقی علیه السلام گروه اینترنتی جرقه داتکو محسن نصیری(هامون) *من اهل اینجا نیستم* هر چی تو دوست داری عاشق فوتبال20 wanted دلتنگـــــــــــــــ همه شمـــــــــــــــــــا.... اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما... آقا رضا شخصی هرچه می خواهد دل تنگم میذارم سید خراسانی عرفان وادب تنهاترین تجربه های مربی کوچک دلنوشته های یه عاشق! ستاره سهیل delshekasteh شب تنهایی ستاره فقط ما از یک انسان فقط من برای تو کهکشان عشق اول11 انتیک 0110 صراط مبین به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید عجب صبری خدا دارد...... الکتروتکنیک به نام آنکه مسی را آفرید تا رونالدو بی سرور نماند... تکسوارعشق جیگر نامه خطـــــــ خطی ♀♥♂Door Va Nazdik♀♥♂ * امام مبین * صدفم چشم به راهتم برگرد سکوت شبانه سه ثانیه سکوت درجست وجوی حقیقت جوک و خنده یه دختر تنها دهاتی دکتر علی حاجی ستوده Tan Tan قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی رویای شبانه عسل.... مهاجرعشق بمب خنده کشتی کج ریحانه لپ لپ روستای خاصلو آریایی کهکشان Networkingbest جالب اما خواندنی آشنای غریب داستان عشق باران عشق تک شاخ آخرین منجی من هیچم دلنوشته من و او مسأله شرعی موسیقی اصیل ایرانی ترفند سرا فرزاد ملوس و پرنیاجون درباره ی رپ و دوست شدن با شما فقط خدا فروش خوکچه هندی امانتدار امام معماری تنهایی.......
ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ